به نام خداوند جان آفرین

هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده عالم دوام ما

شنیدن خبر درگذشت دوست عزیز و یار دیرین شادروان حاج آقا محسن شیخ پور سخت ناگوار و تاثر برانگیز است. سابقه رفاقت من با این دوست نازنین به بیش از ۵۰ سال می رسد. سال ۱۳۴۸ در دبیرستان پهلوی سابق، از سال چهارم ریاضی تا پایان دوره دبیرستان همکلاس بودیم.

دوستانش چگونه فراموش کنند سیمای مهربان و لبخند شکرافشان او را که شمع محفل بود و با صفای حضورش، جمع اهل دل را نور و دلها و جانها را امید و نوید می بخشید. آقا محسن دانش آموزی با هوش و بااستعداد بود. اگر چه در رشته ریاضی تحصیل می کرد ولی در عین حال ذوق ادبی خاصی داشت. در همان زمان نویسنده خوبی بود و قلمی شیوا داشت. گاه گاهی هم شعر می سرود و در کلاس به درخواست دانش آموزان و استادان با شور و حرارت سروده هایش را می خواند و مورد تشویق قرار می گرفت.

در همان زمان با نماز جماعت و تفسیر قرآن مرحوم حاج شیخ علی آقا نجفی آشنا شد. در سال ۱۳۵۱ دیپلم گرفت و در رشته اقتصاد دانشگاه تهران قبول شد ولی باز ارتباط او با دوستان کاشانی برقرار بود. بااوج گرفتن انقلاب در سال ۱۳۵۷، آقا محسن شعارهای راه پیمایی ها و تظاهرات را می سرود و در اختیار دوستان قرار می داد.

ارتباط دوستانه ما پس از انقلاب هم بخاطر همفکری ادامه داشت تا چند سال قبل، برای مراسم تعزیت آفتاب مسجد ميرنشانه از آقا محسن برای خواندن سروده هایش در این مجلس دعوت کردم. آقا محسن گفت در این جلسه شرکت می کنم ولی از پسرم آقا حامد می خواهم اشعاری را که در حرم حضرت ابوالفضل علیه السلام سروده بخواند. آقا محسن به همراه فرزند بزرگوارشان آقا حامد از تهران آمدند. درست به یاد دارم در حالی که آقا حامد اشعار پرمعنا و معرفت آموز خود را می خواند، آقا محسن آرام آرام اشک می ریخت. صحنه عجیبی بود. پسر با صفا و اخلاص و ادب و معرفت شعر می خواند و قطرات اشک چون شبنم، بی اختیار بر گونه های پدر جاری می شد. من در آن لحظات چنان تحت تاثیر قرار گرفتم که این صحنه برایم فراموش نشدنی است.

مرحوم حاج آقا محسن شیخ پور دیندار و مومن بود. ولی از دین و انقلاب سهمی نمی خواست. سهم او پاکی و سلامت نفس، راستی و درستی، آزادگی و آراستگی، اخلاص و پایداری در راه حق بود. در دینداری، از تظاهر و ریاکاری به دور بود و تا پایان عمر به آرمان هایش وفادار ماند.

اکنون درگذشت مرحوم حاج آقا محسن شیخ پور مصیبت دردناکی است. من اگر چه خود را در غم از دست دادن این دوست نازنین سوگوار می دانم، ولی به رسم ادب به خانواده محترم ایشان عرض تسلیت دارم. امیدوارم خداوند بزرگ او را در جوار رحمت و رضوان خود بپذیرد و با اولیاء خود محشور گرداند و به بازماندگان گرامی خصوصاً فرزندان عزیزش آقا حامد، علی آقا و آقا مهدی صبر و شکیبایی و پاداش صابران عنایت فرماید.