چشمان تشنه را به جمالش پر آب کن
یا رب دعای منتظران مستجاب کن

ای آفتاب عشق بسوزان سواد دل
وانگه ز مهر یار پر از نور ناب کن

با یک نظر ز نرگس مست تو دلخوشیم
گو جان بگیر و جمله جهان را خراب کن

وانرا که رنگ سیلی عشقت به چهره نیست
گو آستین به خون جگر در خضاب کن

بگذشت کاروان عمر و ندیدیم روی تو
رایت فراز و راه نمای و شتاب کن

کردیم ز اشتباه پس پرده صد گناه
بردار پرده از رخ و کار ثواب کن

در شام غربتم ز فراق تو سوختم
ای شمس جان ز مشرق دل آفتاب کن

1369/11/28
2 شعبان 1411