سلام
در اوائل اشتغال به کارم در دانشگاه تهران با مرد بزرگی آشنا شدم کا او را حاج محسن شیخ پور می گفتند. بنا به درایتی که ایشان روی حقیر پیدا کرده بودند با ندای بسیار بزرگوارانه ، برادرانه ، بنده را دعوت به همکاری در دفتر خود نمودند. قبل تر از این من با اولین برخورد در معاونت پژوهشی دانشگاه عاشق ایشان شده بودم بین من و ایشان در دفتر فقط یک پارتیشن فیزیکی رو باز حائل بود والا هرگز با من بصورت رئیس مرئوس برخورد نکرده بود. در ساعات فراغت از کار ایشان استاد قران و اخلاق من بود که نواقصات قرآنی خود را نزد ایشان تلمذ میکردم. هر چند تعلل من و بعضا کارهای اداری بیش از مجال در کنار هم بودن را نمیداد...
اطرافیان حاج محسن همه از افراد فرهیخته با هوش و نخبه بودن او استاد این فضای نخبگان و فرهیختگان بود
ولی هرگز در خود چنین منیتی را ابراز نمیکرد ...
بغیر فضای علمی و استادی در زبان عربی و ادبیات فارسی که حقا جایگاه او در تدریس دروس دانشگاهی و تربیت دانشجویان در مقاطع مختلف بود او میتوانست بهترین معلم اخلاق در دانشگاه باشد که بود. افسوس که مجامع علمی ما از افراد باسواد استفاده نمی کنند از افراد با مدرک کذایی استقبال میکنند. آقای شیخ پور لایق دریافت بالاترین نشان افتخار در داشگاه را دارا بودند.
از مسائل علمی ایشان که بگذریم او فردی بسیار مومن ، باخدا، با ایمان ، دارای حجب و حیا و بدون هیچ تکبر و ریایی بودند ... بقول آقای دهدشتی فقط افرادی که با او از نزدیک در ارتباط بودند شاید ایشان را درک کرده باشند
من یک نمونه از خاطره ای که با ایشان داشتم زمانی مسئول دفتر ایشان در دفتر برنامه ریزی دانشگاه بودم لازم که اینجا مطرح کنیم...
ما ظهرها با هم برای نماز به مسجد می رفتیم ...البته ایشان همیشه به بنده تفقد داشتند و مرا با خود به نماز دعوت میکردند هر چند من بخاطر اینکه ایشان راحت باشند و مورد اعتراض بعضی از افراد قرار نگیرند رعایت میکردم ولی ایشان مخصوصا وامیستادن و اصرار میکردند که با هم باید به برویم و لاجرم یک روز خودشان به من فرمودند که بعضی از دوستان در مورد شما بمن اعتراض میکنند که شما با مسئول دفترتان نباید به نماز بیایید ..
خیلی ساده میگفتند آقای یوسفی ما که اهل این چیزها نیستیم که ... بگذارید دوستان هر گونه میخوهند فکر کنند ما برای ادای فرایض دینی احتیاجی به این گونه رعایت ها نداریم
سخن گفتن در مورد حاج محسن عزیز هم سخت است و هم تمام ناشدنی....
در خاتمه از درگاه حضرت احدیت برای ایشان غفران واسعه الهی و جایگاهی بس بلند را در بهشت برین آرزومندم...
با سپاس و احترام
مسعود یوسفی ۱۴۰۰/۰۶/۱۲